وبلاگ کتابخانه عمومی میرزاکوچک جنگلی رشت

وبلاگ کتابخانه عمومی میرزاکوچک جنگلی رشت

اینجا وبلاگ کتابخانه‌ عمومی میرزاکوچک‌جنگلی، وابسته به نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور است. آدرس: رشت، میدان رازی (انتظام)، به سمت جاده جیرده (بلوار شیون فومنی)، بعد از عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، نرسیده به معلولین، جنب زمین فوتبال.
تلفن: 33501633

۱۲ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

ششمین روز از هفته‌ی کتاب و کتاب‌خوانی


امروز، تو برنامه‌ی قصه‌خوانی بچه‌های بالای هفت سال، میزبان سرکار خانم «الهام مزارعی» از نویسندگان کشورمون بودیم. ایشون افتخار دادند و یکی از قصه‌هاشون رو که هنوز چاپ نشده برای ما خوندند. من که از شنیدنش کلی کیف کردم و خوشحالم که بچه‌های کتابخونه‌ی ما جز اولین نفراتی بودند که قصه رو شنیدند. 



اولش از بچه‌ها خواستم جلوی مهمون شیرازی‌مون آبروداری کنند. ببینید چقدر منظم نشستند، البته خیلی زود تبدیل شدند به خود واقعی‌شون.




و اما قصه‌ی بچه‌های پایین هفت سال تموم شده بود که دیدیم به‌به یه مهمون غیرمنتظره داریم. جناب آقای «علی باباجانی» نویسنده‌ و سردبیر مجله‌ی سنجاقک. برای بچه‌ها شعر خوندند و یه قصه هم به کمک خود بچه‌ها برامون تعریف کردند.





فاطمه و زهرا 


فوژان، فاطمه و زهرا 

فاطمه امروز منو شگفت‌زده کرد. بهم گفت که دوست داره در آینده خانم کتابدار بشه. 

درضمن خانم کتابدار ما تو روزهای محرم برای نذری به‌جای خوراکی کتاب به بچه‌ها داده. 


و اینم بچه‌هایی که به کمک مامان‌هاشون عروسک دستکشی درست کردند. مثل شخصیت داستان هفته‌ی گذشته.

 


پنجمین روز از هفته‌ی کتاب و کتاب‌خوانی


یادتونه یه تعداد از بچه‌ها واسه یکی از نویسنده‌های کشورمون نامه نوشتند؟ من همه‌ی نامه‌ها رو فرستادم اداره‌ی ارشاد برای شرکت تو «جام باشگاه‌های کتاب‌خوانی کودک و نوجوان». از بین اون نامه‌ها نامه‌ی «پردیس ایمانخواه» برگزیده‌ی استانی شد.

شنیدم که یکی از داورها بعد از خوندن نامه‌ی پردیس گفته: بوی یه نویسنده میاد. 



برای پردیس عزیزم خیلی خوشحالم. مطمئنم چند سال دیگه، یه روزی مثل همین روزهای پاییزی، وقتی کنار بخاری نشستم و بخار چایی‌ام رو آروم آروم فوت می‌کنم، توی صفحه‌ی تلویزیون چهره‌ی خانم نویسنده‌ی جوانی رو می‌بینم که برای چشم‌های کم‌سوی من کمی آشنا به نظر می‌آد. اون وقت قیافه‌ی کوچولویی رو به یاد میارم که چشم‌هاش از شوق خوندن و یادگرفتن پر بوده. از صمیم قلب، به پردیس، نویسنده‌ی کوچولوی کتابخونه‌مون تبریک می‌گم.


راستی باشگاه کتاب‌خوانی کتابخونه ما هم برگزیده و تقدیر شد. 

چهارمین روز از هفته‌ی کتاب و کتاب‌خوانی

سومین روز از هفته‌ی کتاب و کتاب‌خوانی

دومین روز از هفته‌ی کتاب و کتاب‌خوانی


باید اعتراف کنم امروز با بچه‌های کلاس چهارمی بودن رو خیلی دوست داشتم؛ نمی‌دونید که مثل خبرنگارا یه دفترچه دست‌شون بود و ریزریز سوال می‌پرسیدند و یادداشت می‌کردند. اونقدر سوالات تخصصی راجع به رده‌ی کتاب‌ها از من پرسیدند که دانشجوهای کتابداری از استاداشون نپرسیدند تا حالا.


البته امروز ما یه سری مهمون کوچولوی دیگه هم داشتیم. اونقد وروجک بودند و اونقد سروصدا کردند که پایان بازدیدشون بچه‌های کنکوری با غضب به من نگاه می‌کردند. 


اولین روز از هفته‌ی کتاب و کتاب‌خوانی





هفته کتاب مبارک

مشق شب


این عالی نیست که بچه‌ها مشق‌هاشون رو تو کتابخونه می‌نویسند؟ 


زنگ کتاب‌خوانی

 زنگ کتاب‌خوانی، مدرسه ابتدایی دخترانه شهید خیراله کرمی، دروازه لاکان.

ممنونم از مهدیس قشنگم که من رو به مدرسه‌شون دعوت کرد. 

روز دانش‌آموز


امروز تو روز دانش‌آموز ما میزبان ۴۰ تا کوچولوی تازه دانش‌آموز شده، بودیم. (خب با اندکی اغماض می‌شه بچه‌های پیش‌دبستانی رو هم دانش‌آموز به حساب آورد دیگه.)

قطار کتابخونه‌گردی‌مون رو به راه انداختیم. همه جای کتابخونه چرخیدم. باهم کتاب خوندیم. یه مسابقه ترتیب دادیم و آخرش هم بازی و جایزه و آناتابچه.