اهدای کتاب (29 بهمن 96)
- يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۴۸ ب.ظ
- ۰ نظر
کتابی که برای بچههای بزرگتر خوندم.
دریافتکنندهی درجهی خوب فهرست «لاکپشت پرنده»
پنجشنبهها با کتاب (قصهخوانی برای بچههای بالای ۷ سال)
سبا، ملکهی کتابخونهمون
و شنگالی که کیانا برامون کشیده. «شنگال» یکی از شخصیتهای داستانی موردعلاقهی منه.
کتابی که برای بچههای کوچولوتر خوندم.
دریافتکنندهی درجهی عالی فهرست «لاکپشت پرنده» و نامزد دریافت نشان طلایی یا نقرهای امسال
آی قصه قصه قصه (قصهخوانی برای بچههای پایین ۷ سال)
عاشششق این عکسم. قشنگترین بهمریختگی دنیاست.
به اواخر سال که میرسیم، همینکه آفتاب بزنه و باریکه نوری از تو آسمان سرک بشه توی خونه و شروع کنه به رقصیدن لای نقشونگار فرشها، دستبهکار میشم واسه خونهتکونی. به عادت هر سال اول از کتابخونهمون شروع میکنم. گردگیری کتابها یه بهانهست واسه مزهمزهکردن دوبارهی خطها و بندهایی که یه وقتی دوستشون داشتم. گردگیری کتابها یه بهانهست واسه پرتشدن تو خاطرهی آدمهایی که حتی به اندازهی یه امضا تو صفحهعنوان یه کتاب تو زندگیم رد گذاشتند و رفتند.
هرسال موقع خونهتکونی یه تعداد کتاب از قفسهها بیرون میکشم که دیگه دوست ندارم تو کتابخونهمون باشند. کتابی که هدیهای بوده از طرف کسی که حالا دیگه نیست، کتابی که تحتتاثیر تبلیغات راهش رو باز کرده به خونهمون و و و.
هر سال همهی این کتابها رو، حتی اگه به اندازهی انگشتهای یک دست باشه، جمع میکنم و میسپرم به یه کتابخونه عمومی.
امسال کتابخونه ما بیشتر از هر جای دیگهای به این هدیه نیاز داره، چرا که ما روزانه تعداد زیادی از مراجعانمون رو که تشنهی خوندنند دستِ خالی راهی میکنیم خونههاشون. قفسههای کتابخانه ما خالیه. کتاب نیست. آدمِ مشتاقِ خوندن هست اما کتاب نیست.
ما تو کتابخانه عمومی میرزاکوچکجنگلی رشت، منتظر هدیههای شما هستیم؛ حتی اگر این هدیه یک کتاب باشه، فقط یک کتاب.
اینم سهم خانم «سحر عابد» برای کتابخونه ما. سحر عزیزم به خاطر این همه مهربونی ازت ممنونم.
با اهدای حتی یک کتاب، ما را در ترویج کتابخوانی یاری کنید.
امروز با چند تا از کلاس ششمیهای کتابخونه دورهم جمع شدیم و به همدیگه کتاب معرفی کردیم.
قرار گذاشتیم به جذابترین معرفی کتاب جایزه بدیم. پارسا برندهی امروز بود.
شب شده و هنوز کتابخونهاند.
ایشون پیشنهاد دادند جمعهها هم کتابخونه باز باشه تا بتونند تو حیاط گل کوچیک بازی کنند.
اینم نگارخانه قشنگمون قبل از نشست معرفی کتاب. عکس بعد از اتمام نشست رو نمیذارم. میتونید تصور کنید ۱۵ تا پسر وروجک چه به سر اتاق میتونند بیارن؟
پنجشنبهها با کتاب (قصهخوانی با بچههای بالای ۷ سال)
آی قصه قصه قصه (قصهخوانی با بچههای پایین ۷ سال)
ایشون وروجکترین مهدی دنیاست؛ البته خودش اصرار داره که بگه اسمش آقای فیله.
آخه شما از این امیرعلیهای خوشتیپ دارید که عینکش با شال و کلاهش سِت باشه؟
ایشون فاطمه خانم کتابخونهست که امروز خودش، خواهرش زهرا و مامانشون خانم هادیپور تو مرتبکردن بهمریختگیهای اتاق کودک کمک کردند. ازتون بینهااایت ممنونم و خوشحالم که همراهی شما رو دارم.